مزخرف

ساخت وبلاگ

یک. یکی از معلمای عربی دوست داشتنی شهر بود. آشنای همه و محبوب دانش آموزاش.
فقط یه دختر داشت که دقیقا با من تو یک روز و یک بیمارستان به دنیا اومده بود.
یه روز پای تخته نوشت: زخرف یعنی کمال خوبی از هر چیزی.
بعد گفت بچه ها مزخرفم از زخرف میاد ولی به نظر نمیاد چیز خوبی تو یه چیز مزخرف وجود داشته باشه.
در ادامه گفت یه جعبه کادوی خیلی زیبا رو در نظر بگیرین که توش از کاه پرشده باشه. مزخرف یعنی این!! چیزی که ظاهر آراسته داره ولی باطن بی ارزش!

دو. تو خیابون منتظر بودم تا بیاد. چشمم خورد به قفسه چیپس و پفکا. بسته یه چیپس مزمز و اسمش چشممو گرفت.

کنجکاو شدم امتحانش کنم. دلم می خواست بفهمم دل چه مزه ایه!! اونم از نوع نمکیش!
جالبتر چیزی بود که پشت بسته نوشته بود:

همه ی شهر می دونن فرهنگ غذایی من زیر سواله، از بس فست فود و غذاهای رستوران و چیزایی مثه ذرت مکزیکی با سس فراوون می خورم. خود چیپس از نظر پدرم آشغال محسوب میشه! باید پیش بینی می کردم با دروغ قشنگی که رو بسته ی قشنگش ترش نوشته، چیپس مزخرفی خواهد بود، که بود.

سه. و عشق، مزخرفه وقتی..
..تو هم مؤمن نبودی
بر گلیم ما و حتی در حریم ما
" ساده‌دل" بودم که می‌پنداشتم
دستان نااهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد..
تو هم از ما نبودی!

تو هم از ما نبودی_ فرهاد

عشقای مجازی...
ما را در سایت عشقای مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shaatoot6 بازدید : 232 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 1:23