عزیزترین خواهر دی ماهی❤❤❤

ساخت وبلاگ

یک. اون روزا که تازه داشتیم یاد می گرفتیم چطوری حروفو کنار هم بذاریم تا کلمه بسازیم و با کلمه ها دنیا رو روی کاغذ بیاریم، همون روزا وقتی به " خواهر" رسیدیم بهمون یاد دادن که " خواهر" استثناست. اونجوری که نوشته میشه خونده نمیشه..

" خواهر" نوشته میشه، دوست، همراز، همراه، عشق خونده میشه.

دو. فکرشم نمی کرد دارم می رم سورپرایزش کنم. به بهونه ی بردن وسایلش رفتم و..

سه. هماهنگی های لازم با خانوم فاف انجام شد. پیدا کردن یه شیرینی فروشی توپ. قصابی خوب. فست فود ردیف. کافی شاپ عالی!
حتی زحمت برنامه ریزی رو کمپلت به عهده خودش گذاشتم! گفتم خودت برنامه ریزی کن، من اجراش می کنم(:

چهار. نه و نیم سر قرار. من و خانوم فاف و کیک و یه دسته گل نرگس از طرف او ❤ با بادکنکای هلیومی که کلی ماجرا داشت..

پنج. کیک و شمع و آینه، روبه روی در اتاق برای شروع سورپرایز!

شش. با هرچی آرزوی خوبه..

هفت. ناهار بعد از کلی پیاده روی، عطاویچ..با خانوم فاف..

هشت. عصرونه تو یه کافه باحال ( کافه سارا) با نرگس بعد از چند سال..

نه. پایان ماموریت و برگشتن به کویر..

عشقای مجازی...
ما را در سایت عشقای مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shaatoot6 بازدید : 354 تاريخ : جمعه 29 دی 1396 ساعت: 5:38