شوخیه مگه...!؟

ساخت وبلاگ

با یه آهنگ از حمید هیراد می ریم که برگردیم به روزمرگی های زندگی...

شوخیه مگه

+ یکی از بچه های هشتم عمل قلب باز انجام داده، آپاندیسشو عمل کرده و کلیه اش مشکل داره. با همه این اوصاف نسبت به خیلی از بچه ها با انگیزه تر و درسخون تره.

رفتم دیدم تو دفتر داره با خواهش با مدیر صحبت می کنه. مدیر رو به من کرد گفت خانم واو درس راضیه چطوره!؟

راضیه برگشت با التماس نگام کرد.

گفتم چطور!؟

گفت می خواد اجازه بگیره اربعین بره کربلا.

اولین چیزی که به ذهنم رسید این سوال بود که چطوری!؟ با این وضعیتش!؟

بهش نگاه کردم گفتم من ازش راضیی ام اگه بتونه یه هفته ای که نیستو جبران کنه.

انگار دنیا رو بهش دادن. 

مدیر بهش گفت برو ولی فعلا به بچه ها چیزی نگو.

تک تک اونایی که قدم می ذارن تو این سفر، دعوت شده ان. پای دعوتنامت که امضا بشه مهم نیست چه حال و روزی داشتی و چه روزایی رو گذروندی. انگار قدم به قدمت جدا از همه ی سال های دیگه عمرته. 

بستگی به لیاقت خودت داره بعد از رسیدن چقد از لطفی که در حقت شده استفاده کنی و چطوری این روزا و این قدم ها رو گره بزنی به ادامه زندگیت.

بد به حال من که دعوت نشده و جا مونده ام.

+ از قدیم می گن یا رب مبادا که گدا معتبر شود، گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود. سنم که کمتر بود فک می کردم گدا ینی کسی که پول نداره. ولی الان می فهمم اونی که تازه به دوران رسیده است، اونی که بی شخصیته، اونی که جنبه چیزی رو نداره و خیلی از آدمایی که از نداشتن صفتهای اخلاقی خوب رنج می برن هم گدا محسوب می شن. همه ی اونایی که لیاقت رسیدن به چیزی رو که بهش رسیدن ندارن گداهایی هستن که خیلی زود از خدا غافل می شن.

+ کرم ضد افتاب 70 تومن. سرم مو 50. ریمل 40. رژ 30. شامپو 20. تور آخر هفته 75.  تازه اینا بهترین و گرون تریناش نیست. چرا زندگی اینقدر خرج داره |:

عشقای مجازی...
ما را در سایت عشقای مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shaatoot6 بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 19:20