نمونه ترینی *__*

ساخت وبلاگ

امشب، مراسم پیشواز شب یلدا و تجلیل از خواهر ^__^ در دانشگاه! 

باهم پچ پچ می کنیم. از خوابگاه می گه و مشکلاتش. می گه تو اتاق یکی سرماییه، یکی گرمایی. یکی پنجره رو باز می کنه، اون یکی میبنده. این شوفاژو زیاد می کنه، اون کم می کنه. گرفتار شدیم.

طبع هاشون به هم نمی خوره. هرکدوم دنبال شبیه خودشون می گردن که ترم بعد اتاقشونو عوض کنن!

می گم طبع تو چیه!؟

می گه نمی دونم ولی من از بقیه سازگارترم.

می گم وایسا طبعتو مشخص کنم. 

تو نت سرچ می کنم : " تشخیص آنلاین مزاج"

سوالاشو ازش می پرسم جواب می ده؛ طبعش بلغمه، سرد و تر! ویژگی هاشو می خونم، خود خودشه. 

من چیزی بین دموی و صفرایی ام! دقیقا برعکس او.

من و او هیچ وقت شبیه همدیگه نبودیم. از هیچ نظر، حتی مزاجمون!

او صبور و با پشتکاره. من عجول و باهوش. پدرم می گه اگه تو پشتکار او رو داشتی یا او هوش تو رو غوغا می کردین. بش می گم از حرف آدمی که پشتکار داره باید ترسید نه اونی که فقط هوش داره. اونی که پشتکار داره حرفش حرفه. تا آخرش می ره ولی به قول مادرم من قدر فرصتامو نمی دونم چون یه اپسیلون پشتکار ندارم.

او می تونه سالها تو خونه بمونه و از خونه بیرون نیاد بدون اینکه خم به ابرو بیاره. من غروب که میشه دلم می خواد بزنم تو خیابون. 

او ساکت و کم حرفه، من شلوغ و پر حرف. ممکنه ساعت ها باهاش تو یه اتاق باشی ولی دو کلمه حرفم بینتون رد و بدل نشه.

من به شدت برونگرام، او به شدت درونگرا.

خواهریم ولی همینقدر متفاوت. دو نفر که نه نگاهمون شبیه همدیگه ست، نه آرزوهامون.. ولی یه بخش بزرگی از قلبم بی شک به نام اوئه.

+ ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله.

عشقای مجازی...
ما را در سایت عشقای مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shaatoot6 بازدید : 213 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 20:10