قوی باش، مثل ترس! (2)

ساخت وبلاگ

یک. بزرگترین ترس زندگیش، ترس از ارتفاع بود. با دانشگاه که رفتن قشم فقط او و یکی از پسرا حاضر شدن گلایدر سوار شن وقتی گفت گلایدر سوار شده تعجب کردم، گفتم تو!!؟ مگه از ارتفاع نمی ترسیدی!؟ 

گفت واسه همین سوار شدم. خواستم با بزرگترین ترسم مواجه بشم.

گفتم چه حسی داشت!؟

گفت هیچی فقط وقتی اومدم پایین فهمیدم می تونم با بقیه ترسامم مواجه بشم و روشونو کم کنم.

دو. یه چالش بزرگ. انتخاب یکی از بزرگترین ترسای زندگیت و مواجه شدن باهاش. تو پست " قوی باش، مثل ترس (1) " شروعشو کلید زدم.

اهل فن می دونن اینا چیه! 

شاهکار امروزمه. بابتش خیلی ناراحت شدم. ولی گاهی باید برای رسیدن به بعضی چیزا تاوان داد.

سه. یکی از بزرگترین ترسای زندگیتونو انتخاب کنید و خودتونو عاقلانه بندازید تو آغوشش تا یه تجربه ی بزرگ به لیست تجربه های موندگار و مفید زندگیتون اضافه بشه. تجربه ای که ممکنه تاوان هم داشته باشه ولی ارزش بدست آوردنشو داره و البته باعث آسیب جدی به خودتون و ایجاد مشکل برای اطرافیان نمیشه. از مواجه شدن با ترساتون نترسید.. حتی اگه شده یکبار برای همیشه..

عشقای مجازی...
ما را در سایت عشقای مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shaatoot6 بازدید : 268 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 3:13